طهارت، شرط درک امام و تفسیر صحیح است / انتقاد از توجیه‌گران روایات معارض با قرآن
کد خبر: 3925771
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۱۹:۵۲
آیت‌الله علیدوست:

طهارت، شرط درک امام و تفسیر صحیح است / انتقاد از توجیه‌گران روایات معارض با قرآن

استاد سطح عالی تفسیر حوزه علمیه با بیان اینکه شرط تفسیر صحیح و شرط درک امام، طهارت روحی است، گفت: ائمه(ع) فرمودند اگر سخنان ما با قرآن ناسازگار بود، فکر سند آن را نکنید و به دیوار بزنید، اما متأسفانه در سخنان برخی بزرگان مواردی می‌بینیم که با روح قرآن و آیات آن ناسازگار است، اما روایت را توجیه می‌کنند.

ثبه گزارش ایکنا، آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، استاد سطح عالی حوزه علمیه، در ادامه مباحث فلسفه تفسیر که ششم مهرماه در فضای مجازی بارگزاری شده است، گفت: یکی از مسائلی که در تفسیر صحیح نقش دارد، رابطه امام معصوم(ع) و قرآن است؛ یعنی این باور که امام، قرآنِ کتاب تکوین و قرآن، امامِ کتاب تدوین است، یعنی رابطه همه‌جانبه میان امام و قرآن برقرار است.

این نگاه سبب می‌شود تا اگر وصفی در قرآن دیدیم، مدل مشابه آن را باید در امام دریابیم و اگر وصف و حالتی را در امام دیدیم، باید آن را در قرآن پیدا کنیم.

علیدوست تصریح کرد: قرآن کتابِ کامل است و امام انسان کامل است. نمی‌شود ویژگی‌هایی در کتاب کامل باشد و در انسان کامل نباشد و برعکس؛  به عنوان مثال، قرآن هم طاهر و هم مطَهّرِ است و هیچ راهی برای بطلان در قرآن نیست. البته ممکن است ما نفهمیم. امام هم هادی است و هادی هم نمی‌تواند مطّهَر نباشد؛ مطّهَر از حَدَث روح.

همانندی قرآن و امام

استاد سطح عالی حوزه بیان کرد: براساس آیات قرآن، مطلق رجس از خاندان اهل بیت(ع) زدوده شده است؛ در شریعت هم این مسئله منعکس است؛ یعنی کسی نمی‌تواند بدون وضو دست به قرآن بزند. همچنین رفتن نزد امام با جنابت جایز نیست؛ ابوبصیر نقل کرده که فردی که حمام واجب داشت، نزد امام رفت و امام به وی فرمود که با حالت جنابت نزد ما حاضر نشو، و حضرت ادامه دادند که آیا نمی‌دانی که نباید با چنین حالتی اینجا بیایی؟ در آنجا مس قرآن بدون وضو و جنابت حرام و اینجا رفتن به محضر امام.

علیدوست با بیان اینکه قطعاً فرد غیرمطّهَر به معارف اصیل قرآن راه نمی‌یابد، گفت: در آیه 79 واقعه، فرموده است که «لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ در اینجا لا، لای ناهیه است؛ مُطَهَّرُونَ هم نه کسانی که غسل کرده و بدنشان تطهیر باشد؛ مراد اینجا طهارت از حَدَث جسم نیست، بلکه تطهیر از رجس و حَدَث روحی است و سیاق آیات قبل هم مؤید این مطلب است، لذا شرط دستیابی به قرآن، پاکیزگی است. وگرنه ممکن است کسی 30 جلد تفسیر هم بنویسد، ولی باز چیزی از معارف قرآن نفهمد. 

استاد تفسیر حوزه علمیه با اشاره به جایگاه علمی زمخشری و تفسیر وی یعنی کشاف، اضافه کرد: وی آدم کمی نیست و تفسیرش از منابع بالینی طبرسی است، اما در ذیل آیه هفتم سوره شرح «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»، مطلبی در مورد امام علی و دیدگاه رافضه آورده که اهانت و اعوجاج و کژی است. بنابراین کسانی به علم فعال دسترسی دارند که پاک باشند؛ خیلی از علومی که ما می‌خوانیم، علم فعال نیست، لذا برخی در فلسفه و تفسیر فربه هستند، اما نمی‌توانند یک جو را تکان بدهند؛ یعنی هیچ قدرت تکوینی ندارند، اما برخی مصداق «قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ...»(نمل/40) هستند، گفت که در یک چشم بر هم زدن، تخت بلقیس را برای سلیمان ‌آورد؛ یعنی علمی که ولایت تکوینی برای فرد به همراه می‌آورد.

طهارت، شرط درک امام و تفسیر صحیح است

وی تأکید کرد: بنابراین قرآن طاهر است و مطهَّر و مطّهِّر و امام هم همینطور است و اگر نمی‌توان بدون وضو محضر قرآن رفت، محضر امام هم نمی‌توان رفت و حداقل اینکه کراهت دارد، اگر نظر برخی فقها را مدنظر قرار ندهیم که می‌گویند رفتن با حدث اصغر نزد امام، حرام است. در رفتن به بقعه ائمه هم ایستادن و توقف در این اماکن مقدس حرام شده است. بنابراین چنانچه شرط تفسیر صحیح، طهارت روح است، شرط درک امام هم طهارت روحی است.

علیدوست با بیان اینکه ناپاکی فقط برای جسم نیست، ادامه داد: روح هم جنابت و حیض و نفاس دارد و چنین روح‌هایی نمی‌توانند مقام امام را درک کنند؛ مشکلی که در صدر اسلام در میان خیلی از افراد وجود داشت، همین بود. خیلی‌ها نمی‌خواستند و برخی هم نمی‌توانستند خود را از این ناپاکی‌ها برهانند. کسانی که امام صادق(ع) را که گوشت و پوست و استخوان او گوشت و پوست و استخوان رسول‌الله است، رها کرده و به افراد دیگر که معلوم نیست پیشینه زندگی آنان چگونه بوده است، می‌چسبند، برای این است که امام را نمی‌شناسند.

برخی، روایات معارض با قرآن را به‌ناحق توجیه می‌کنند

علیدوست با اشاره به مشابهت دیگر امام و قرآن، گفت: قرآن کلام الله، مِنَ الله و الی الله است؛ حرف رذلی را برخی درآورده‌اند که قرآن تجربه نبوی و یافته‌های درونی پیامبر ولو به القاء جبرئیل است، بسیار خطرناک و مایه تعجب است که فردی ادعای مسلمانی داشته باشد و چنین سخنی بگوید؛ اگر کسی یهودی و مسیحی و بودایی بود، تعجبی نیست، ولی این سخن با مسلمانی مطابق نیست؛ همان طور که قرآن کلام‌الله است، امام هم کلام‌الله ناطق است که در برخی روایات هم اشاره شده است؛ امام انسان کاملی است که نه فقط یَدَهُ، یَدُالله و سَمعَهُ، سمع‌الله، بلکه یده و سمعه «الله» است.

استاد حوزه با بیان اینکه این سخن غلو نیست، تصریح کرد: شهرستانی در باب مربوط به غلو به سخنان عُمر پرداخته و گفته است که عُمر روزی در مسجد ایستاده بود و جوانی آمد و  به او گفت که دادِ مرا از ابوالحسن بگیر؛ امام فرمود که من این فرد را دیدم که در مسجدالنبی چشم‌چرانی می‌کند و من هم سیلی به او زدم و عُمر خطاب به آن جوان گفت که «وَقَعَت علیک عَینُ‌الله لَضَربَتکَ یَدُالله»؛ روایت داریم که سمع و بصر و ید امام می‌شود «الله». البته شهرستانی این سخن را غلو خلیفه دوم نامیده، ولی غلو نیست، منتهی باید معنای دقیق آن را دریابیم.

وی تصریح کرد: لذا همانطور که قرآن عصمت دارد، امام هم معصوم است و برعکس؛ همانطور که یک هدایتِ به ضلالت و باطل در قرآن نیست، در ائمه(ع) هم نیست و اگر باشد، ائمه از آن برائت جسته‌اند؛ اینکه فرمودند اگر سخنان ما با قرآن ناسازگار بود، فکر سند آن را نکنید و به دیوار بزنید، ولی متاسفانه در سخنان برخی بزرگان چیزهایی می‌بینیم که با روح قرآن و آیات آن ناسازگار است، اما روایت را توجیه می‌کنند.

انتهای پیام
captcha